تحولات لبنان و فلسطین

آیت‌الله شیخ محمدرضا بخارایی از جمله علمای گمنام حوزه علمیه مشهد است که سرگذشتی جالب توجه، از بخارا تا نجف و مشهد داشته‌اند. به بهانه سال‌روز درگذشت او در هفتم شعبان، زندگی این عالم ربانی را مرور می‌کنیم.

از بخارا تا مشهد؛ در جستجوی رؤیای صادقه

محمدرضا بخارایی در سال 1286 شمسی متولد شد؛ در بخارا و خانواده‌ای اهل علم و فضیلت. پدرش شیخ محمدتقی، از روحانیون برجسته و فاضل بود که در زمان انقلاب بلشویکی توسط مأموران رژیم کمونیستی شوروی دستگیر و پس از تحمل سالیان طولانی تبعید، به شهادت رسید.

محمدرضا دوران کودکی را در بخارا گذراند، اما رؤیای صادقه‌ای در نوجوانی او را به هجرت واداشت؛ به مشهدمقدس و به امر امام عصر(عج). در مهرماه 1302 شمسی به مشهد عزیمت کرد و در حوزه علمیه این شهر به تحصیل پرداخت. در خاطراتش نوشت: «وقتی به مشهد مشرف شدم احساس کردم از جهنم به بهشت خلد وارد شدم...».

از مقدمات تا سطوح عالی فقه و اصول را نزد بزرگان حوزه علمیه مشهد آموخت؛ مرحوم ادیب اول و ادیب ثانی، حاج شیخ هاشم‌قزوینی، حاج میرزامهدی اصفهانی و... .
 

شاهد گوهرشاد و راهی نجف

شیخ محمدرضا که همانند پدرش شور مبارزه با ظلم در سر داشت، در جریان قیام مسجد گوهرشاد در کنار جوانان مبارز حضور پیدا کرد و در تحصن و مقاومت یک هفته‌ای آنان در مسجد شرکت داشت. اما شب حادثه به طور غیرمنتظره‌ای از دست دژخیمان رژیم نجات پیدا کرد.

فشارهای رژیم رضاخانی و محدودیت هایی که برای حوزه های علمیه ایجاد شده بود، هجرتی دوباره برای او رقم زد. اوایل سال 1316 شمسی به شوق زیارت عتبات و بهره‌گیری از حوزه علمیه نجف اشرف، عازم این شهر شد.

در حوزه علمیه نجف در دروس خارج فقه و اصول آیات عظام آقاضیاء عراقی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدمحمود شاهرودی و شیخ محمدعلی کاظمینی شرکت کرد و مورد توجه آن بزرگان قرار گرفت؛ به‌ویژه مرحوم سیدابوالحسن اصفهانی که الطاف خاصی به او داشت.
 

مدیر مدرسه بزرگان

شیخ محمدرضا بخارایی در کنار تحصیل به تدریس سطوح حوزوی نیز اشتغال داشت و دروس خارج برخی از مراجع نجف را برای جمعی از فضلا و طلاب تقریر می‌کرد.

پس از چندی برجستگی علمی و شخصیتی او علمای نجف را بر آن داشت که تولیت مدرسه بخارایی نجف اشرف را بر عهده او بگذارند، مدرسه‌ای که میراث اجداد خودش در این شهر بود و به تعبیر صاحب کتاب «ماضی النجف و حاضرها»، محطّ رجال العلم و الفضل و الأدب بوده و شخصیت‌هایی چون علامه امینی، آیت‌الله العظمی سیستانی، آیت‌الله العظمی وحیدخراسانی و آیت‌الله میرزاکاظم تبریزی در آن پرورش یافتند.
 

همراه با نواب‌صفوی

شهید سیدمجتبی نواب‌صفوی نیز از طلاب مدرسه علمیه بخارایی نجف و تحت سرپرستی خاص ایشان بود و در همان دوران، برخی دروس را نزد شیخ محمدرضا بخارایی فراگرفته بود. نواب‌صفوی در ماجرای کسروی فتوای ارتداد را به واسطه ایشان از مراجع بزرگ نجف همچون آیت‌الله سیدمحمود شاهرودی دریافت کرد و طرف مشورت او بود.

حجره شیخ محمدرضا بخارایی در نجف، به مرکزی برای اجتماع فحول علمی شهر، بزرگان حوزه و شاگردان برجسته میرزای نائینی تبدیل شده بود.
 

بازگشت آیت‌الله به مشهد

پس از سال‌ها حضور در نجف‌اشرف، اجازه اجتهاد را از آیات عظام سیدابوالحسن اصفهانی و سیدمحمود شاهرودی داشت، اجازه نقل حدیث را از آقابزرگ تهرانی و شیخ‌عباس قمی و اجازه امور حسبیه از نیز از مراجعی مثل آیات عظام شیرازی، حکیم و بروجردی.

آیت‌الله شیخ محمدرضا بخارایی پانزده سال پس از هجرت به نجف، در سال 1330 شمسی به مشهدمقدس بازگشت و به تدریس در مدرسه علمیه خیرات‌خان و اقامه نماز جماعت در مسجدی در پایین‌خیابان مشغول شد. در این دوران در مسائل اجتماعی و سیاسی نقش ارزنده‌ای ایفا کرد و در جریان انقلاب اسلامی با علمای انقلابی مشهد همگام بود. حسینیه بخارایی‌ها در مشهد که به همت ایشان تأسیس و بعدها بازسازی شد، نمونه‌ای از فعالیت‌های اجتماعی برجای مانده از اوست.
 

در حلقه چهل‌ساله کمپانی

پس از کشتار گوهرشاد توسط رضاخان و محدودیت‌های شدید برای فعالیت‌های علمی و دینی، برخی از علمای ترک‌زبان آن روز مشهد، محفلی علمی برای مباحثه مسائل فقهی و اصولی برپا کردند تا چراغ علم و معرفت در آن دوران خفقان، همچنان روشن نگه داشته شود. محفلی علمی که در بین اهل علم حوزه خراسان به حلقه «کمپانی» مشهور شد.

روش جلسه به این صورت بود که یکی از اعضا متن خاصی را می‌خواند و بقیه افراد درباره این متن به بحث و گفت‌وگو می‌پرداختند. محوریت مباحث مطرح‌شده نیز بر اساس کتاب‌هایی نظیر جواهرالکلام، حدائق‌الناظرة، مدارک‌الاحکام، شرایع‌الاسلام و مستندالشیعة بود. در پایان نیز حضار به بررسی تحولات و اتفاقات روز اشاره می‌کردند.

شیخ محمدرضا بخارایی در زمان حضور در مشهد عضو این حلقه علمی بود؛ در کنار بزرگانی نظیر آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای (پدر رهبر معظم انقلاب)، آیت‌الله سیدعلی‌اکبر خویی (پدر آیت‌الله العظمی خویی)، آیت‌الله سیدعلی علم‌الهدی، (پدر آیت‌الله علم‌الهدی امام‌جمعه فعلی مشهد)، آیت‌الله غلامحسین عبدخدایی (تبریزی)، میرزا حبیب‌الله ملکی‌تبریزی، میرزاباقر تبریزی (خرازی)، سید جلیل‌الدین حسینی و شیخ اسماعیل کلائی.

میرزا محمدرضا کلباسی، آقا سیدعلی رضوی، آقای درچه‌ای و بعضی دیگر از بزرگان از اعضای غیرثابت این محفل علمی بودند و برخی از علمایی که از سایر شهرها به مشهد می‌آمدند نیز در این جلسات حضور پیدا می‌کردند.

جلسات به صورت دوره‌ای در منزل یکی از اعضا برگزار می‌شد و ساعاتی پیش از اذان ظهر به طرح مباحث فقهی و اصولی می‌پرداختند. این جلسه علمی تا زمان حیات همه اعضای آن ادامه داشت و بیش از 40 سال تداوم یافت.
 

ساده و بی‌آلایش

شیخ محمدرضا بخارایی بسیار خوش‌سخن بود و نسبت به سادات بسیار احترام می‌گذاشت. زندگی ساده و بی‌آلایشی داشت و عمر پرحاصل و طولانی خود را به تلاش و پارسایی گذراند.

آن‌چه در طول زندگی بدان امیدوار بود و پیوسته فرزندان و طالبان علم و کمال را بدان سفارش می‌کرد، تقوا و پارسایی و بی‌اعتنایی به زخارف و مظاهر دنیوی و روی آوردن به خداوند و توسل به ائمه معصومین بود. تقید خاصی هم به مداومت بر خواندن روزانه زیارت عاشورا داشت.

کمال انسان را در پذیرش ولایت و عرض ارادت و معرفت امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان معصومش به ویژه امام زمان(عج) می‌دانست و بیزاری از دشمنان ایشان را شیوه خود ساخته بود.
 

با اصحاب معرفت و هم‌نشین بزرگان

آیت‌الله بخارایی در دوران زندگی پربرکتش، بسیاری از رجال و نوادر روزگار همچون مرحوم شیخ محمد کوفی و شیخ قوچانی را ملاقات کرده بود و با اصحاب معرفت سر و سرّی داشت و بدون واسطه داستان‌هایی از آن‌ها نقل می‌کرد.

می‌گفت در مکاشفه‌ای خدمت امام عصر(عج) رسیده و با حضرت سؤالات و جواب‌هایی رد و بدل کرده است. در لحظات پایان عمر مبارکش در بستر بیماری به فرزندانش گفته بود: «عوالمی را سیر کردم که لذت معنوی‌اش را بردم و به ملاقات بزرگانی نائل گشتم و مکانی که باید به آن‌جا بروم را نشانم دادند.»

دوستان صمیمی و قدیمی او غالبا از اساطین حوزه‌های علمیه و مراجع تقلید بوده‌اند؛ شخصیت‌هایی مانند حضرات آیات سیدجعفر مروج جزایری، سیدمحمد روحانی، میرزاکاظم تبریزی، شیخ‌حسین وحیدخراسانی، سیدجواد خامنه‌ای، آقاحسین شاهرودی، میرزا جوادآقا تهرانی، میرزا حسن‌علی مروارید، شیخ ذبیح‌الله قوچانی، شیخ محمدحسین کلباسی و دکتر محمدابراهیم آیتی.
 

آرامش در دارالذکر

آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا بخارایی قریب به صد سال عمر کرد و سرانجام در روز هفتم شعبان سال 1424 قمری، برابر با مهرماه 1382 شمسی در مشهدمقدس دارفانی را وداع گفت.

همزمان با ارتحال ایشان، دروس حوزه علمیه خراسان تعطیل و اطلاعیه‌ای از سوی اساتید مبرز حوزه در تجلیل از ایشان صادر گردید. پیکرش پس از اقامه نماز به امامت آیت‌الله میرزاعلی فلسفی به سفارش رهبر انقلاب در حرم مطهر رضوی، صحن آزادی، ورودی دارالذکر، در همان‌جا که آرزو داشت، به خاک سپرده شد.

حاصل عمرش مرحوم شیخ محمدجواد بخارایی (متولی مدرسه بخارایی نجف اشرف و از نزدیکان حضرت آیت‌الله سیستانی) و شیخ مهدی بخارایی (از روحانیون و فضلای مشهد مقدس) بود و در زمان حیاتش، تقریرات فقهی و اصولی اساتیدش را به آیت‌الله علم‌الهدی سبزواری و مجموعه یادداشت‌های خود به نام «جامع‌الشتات» را به شهید آیت‌الله مطهری واگذار کرده بود.

محمد ولیانپور

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.